سمینار «همسایگان در گفتمان سیاست خارجی مقام معظم رهبری؛ با محوریت منطقه اوراسیا» توسط موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) و با همکاری دانشگاه علامه طباطبایی و موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی (دفترحفظ و نشر آثار آیت الله خامنهای) در تاریخ 24 اردیبهشت 1397 در سالن شهید بهشتی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در قالب دو پنل برگزار شد که محورهای آن عبارت بودند از: گفتمان سیاست خارجی مقام معظم رهبری، سیاست همسایگی در گفتمان سیاست خارجی مقام معظم رهبری، رویکرد فرهنگی- تمدنی مقام معظم رهبری نسبت به اوراسیا و نگاه مقام معظم رهبری: ژئوپلتیک راهبردی منطقه اوراسیا که سخنرانان این همایش در قالب این موضوعات به طرح مباحث خود پرداختند. در پنل نخست که بیشتر با حضور اساتید دانشگاه برگزار شد، طرح مباحث نظری مورد توجه قرار گرفت و در پنل دوم غالب مباحث، به حوزههای عملیاتیتر اختصاص یافت.
در ابتدای این سمینار جناب آقای دکتر
داوود کیانی، رئیس موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) ضمن تشکر از دانشگاه علامه طباطبایی به دلیل میزبانی این سمینار و تشکر از موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی به دلیل نقش مهم در ایدهپردازی این نشست ابراز امیدواری کرد که این سمینار پیشدرآمدی برای برنامهها و احتمالا کنفرانسهای بینالمللی در این حوزه باشد. وی در رابطه با این سمینار به دو جنبه اشاره کرد که به نوعی بیانگر جدیدبودن موضوع آن است. جنبه نخست آن، مقوله همسایگی و گفتمان همسایگی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است که تا کنون توجه چندانی به آن نشده است و از این منظر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را قابل نقد ارزیابی کرد. وی در ادامه به دو دیگاه در سیاست خارجی ایران اشاره کرد. یک دیدگاه که معتقد است ایران به دلیل موقعیت ژئوپلتیکی و همسایگانی که عموما دولتهای ورشکسته، ضعیف و در حال توسعه هستند و از این رو، از این محیط همسایگی امنیت و توسعه برای کشور به ارمغان نمیآید، بنابراین ایران باید با توجه به تجربهای که از ابتدای قرن نوزدهم در بازی سیاست بینالملل دارد منافع خود را در سپهر سیاست بینالملل پیگیری نماید.
اما دیدگاه دوم اهمیت روابط با همسایگان را در نظر میگیرد. این استاد دانشگاه در این رابطه به این نکته اشاره کرد که ایران از طریق مرزهای خاکی و آبی با 15 کشور همسایه است و ما باید در هر صورت باید با این کشورها کار کنیم. روابط حسنه با همسایگان میتواند توسعه داشته باشد، اما عدم رابطه یا کماعتنایی به همسایگان میتواند عواقب امنیتی زیادی در پی داشته باشد.
دکتر کیانی سخنان خود را با طرح مطالبی در خصوص دیدگاههای مختلف نسبت به اهمیت آسیای مرکزی در کل و در سیاست خارجی ایران ادامه داد و گفت برخی از تحلیلگران ایرانی معتقدند آسیای مرکزی در مقایسه با دیگر مناطق از اهمیت چندانی برخوردار نیست و برخی دیگر با این نظر مخالفند. وی همچنین در ذیل این مطلب به اهمیت خاورمیانه و درهمتنیدگی این منطقه با مقولههای قدرت و امنیت ملی ایران و ضرورت توجه و عدم امکان غفلت از آن اشاره کرد و گفت این اهمیت این ذهنیت را برای برخی از تحلیلگران ایجاد کرده که اساسا سیاست خارجی ایران در ذیل خاورمیانه تعریف میشود، اما این نقد به دلیل اهمیت موضوع خاورمیانه و ارتباطی که این منطقه با موضوع قدرت و امنیت ملی ایران دارد، وارد نیست. در عین حال، نکته اینجاست که آسیای مرکزی اگرچه بحث قدرت و امنیت ملی ما نیست اما با توسعه ملی ما در ارتباط است. وی از آسیای مرکزی و درکل اوراسیا به عنوان منطقهای یاد کرد که میتواند هدایتگر توسعه اقتصادی کشورمان باشد.
این سمینار با سخنرانی جناب آقای دکتر
ابوذر ابراهیمی ترکمان، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بهعنوان مهمان ویژه و سخنران افتتاحیه، کار خود را آغاز کرد. وی در ابتدای سخنان خود ضمن اشاره به تجربیات کاری چندین ساله خود که در منطقه اوراسیا بوده به طرح مقوله همسایگی پرداخت و گفت در رابطه با کشورها، ما اختیاری در گزینش این امر نداریم و ممکن است سالها هیچ تغییری هم در این رابطه صورت نگیرد. رئیس سازمان فرهنگ ارتباطات اسلامی در ادامه به ویژگی مهم ایران در مقوله همسایگی اشاره کرد و در این رابطه اظهار داشت ایران این فرصت را در اختیار دارد که مرزهای فرهنگی ما از مرزهای جغرافیایی ما بسیار گستردهتر است. ابراهیمی ترکمان در ادامه افزود چون ما قدرت تغییر در همسایگان را نداریم پس باید به قدرت تعامل فکر کنیم و بتوانیم با همسایگانمان در مسائل مشترک تعامل داشته باشیم. بعد از فروپاشی شوری بسیاری از این جمهوریها که الان از همسایگان ما هستند اصرار به ایجاد رابطه با ما داشتند، اما در ما نگاه تحقیرآمیزی نسبت به برخی از آن دولتها رخ داد که هنوز هم آثار آن ادامه دارد و باید تلاش کنیم که نگاه تحقیرآمیزی که در آن زمان روی داده و روابط ما را تحت تآثیر قرار داد جبران نماییم. وی بر این نکته تأکید کرد که نباید احساسات همسایگانمان را تحریک کنیم، به ویژه دولتهای نوپایی که پس از فروپاشی شکل گرفتهاند و به دنبال اثبات هویت ملی خود میباشند به دنبال این هستند که عناصر هویت ملی آنها را به رسمیت شناخته شود، که ما تا حدودی از این امر غافل هستیم.
دکتر ابراهیمی ترکمان در ادامه مباحث خود به اهمیت مقوله فرهنگ در مسئله روابط با همسایگان پرداخت و در این رابطه به جنگ هشت ساله ایران عراق و در عین حال بهبود روابط دو کشور در شرایط کنونی اشاره نمود. به عقیده وی قدرت اشتراکات مذهبی و فرهنگی بود که توانست زخمهای میق بین ایران و عراق را به این سرعت ترمیم نماید.
وی در ادامه، ضمن اشاره به دیدگاه رهبری در روابط خارجی و اهمیت شرق در مقابل غرب از دیدگاه ایشان و اولویتدادن به همسایگان، به ویژگیهای ایران در حوزه همسایگان پرداخت. نخست آنکه، ایران در رابطه با همسایگان خود قدرت تأثیرگذاری بالایی دارد. ایران از حیث داشتههای فرهنگی، چه از نظر شعر و ادب، عرفان و هنر از غنای زیادی برخوردار است و از حیث عقبه فرهنگی دست برتری نسبت به همسایگان خود دارد. در حالی که کشورهایی که از این حیث دچار فقر هستند گاهی مشاهیر کشورهای دیگر را به نام خود مصادره میکنند. از این حیث، مواد خام و پایههای مستحکم برای ایجاد روابط با همسایگان در کشور ما قوی است. با آسیای مرکزی بیش از 1000 کیلومتر مرز مشترک داریم و تنها جایی که ممکن است در آینده سه کشور ایران، روسیه، چین را درگیر کند و نقطه تلاقی آنها باشد آسیای مرکزی است. لذا اگر این منطقه ناامن شود همه این کشورها متضرر خواهند شد.
دکتر ابراهیمی ترکمان روابط فعلی ایران با آسیای مرکزی را مطلوب ندانست و تصریح کرد ما به خاطر مسائل ناچیز و بیارزش روابط با همسایگانمان را محدود کرده و تنزل دادیم. وی همچنین مهمترین دلیل تقویت روابط با همسایگان را قرارگرفتن ما در دایره امنیت ملی این کشورها و قرارگیری این کشورها در دایره امنیت ملی ایران دانست، لذا اگر به هر دلیلی روابط ما با همسایگانمان دچار تنش شود مطمئنا ما آسیبپذیر خواهیم بود. وی همچنین افزود، در دورهای تعداد زیاد دانشآموختگان ما در غرب در یک دورهای، موجب شد نگاه ما از شرق تقریبا برچیده شود. خوشبختانه وزارت امورخارجه در سالهای اخیر و به خصوص در دوره آقای ظریف سعی در برقراری توازن در روابط با شرق و غرب کرده است.
پنل نخست این سمینار، با مدیریت جناب آقای دکتر
ابوالحسن شیرازی و با سخنرانی آقایان دکتر محمدباقر خرمشاد (استاد دانشگاه علامه طباطبایی)، دکتر ابراهیم برزگر(استاد دانشگاه علامه طباطبائی)، دکتر سیدرضا موسوی نیا (استادیار دانشگاه علامه طباطبائی) و دکتر پاک آیین (سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در جمهوری آذربایجان) پیرامون مولفههای گفتمان سیاست خارجی مقام معظم رهبری برگزار شد.
اولین سخنران این پنل جناب آقای دکتر
محمد باقر خرمشاد بود که به تبیین سیاست همسایگی پرداخت. قسمتهای مهم سخنان ایشان بدین شرح است: «بحث همسایگان امروزه در سیاست خارجی کشورها به قدری مهم شده که ادبیاتی را با عنوان سیاست همسایگی شکل داده است. شاید همه کشورها سیاست همسایگی منسجمی نداشته باشند اما دارای سیاست همسایگی هستند. از طرفی همسایگی در روابط بین کشورها مثل روابط انسانها نیست که قابل تغییر باشد. برای کشورها چنین امکانی وجود ندارد و کشورها ناگزیر باید با هم کار کنند. همین گریزناپذیری امر سیاست همسایگی را مطرح میکند. کشورها اتحادیه اروپا کارهای علمی خوبی در این رابطه انجام دادهاند. در میان کشورها چین به عنوان یک کشور در حال گسترش و روسیه به عنوان ابرقدرتی که کشورهای متعددی که قبلا جزئی از آن بودند و الان از آن جدا شدهاند و همسایه روسیه هستند از سیاست همسایگی برخوردارند. از جمله کشورهایی که لازم است امروز سیاست همسایگی داشته باشد ایران است. البته همه کشورهایی که مثل ما همسایگان زیادی دارند علاوه بر سیاست همسایگی باید سیاست بسیطی هم داشته باشند، یعنی ما علاوه بر سیاست همسایگی که تکلیف ما را با هر یک از کشورهای همسایه روشن میکند باید سیاست منطقهای همسایگی هم داشته باشیم. به این معنا که با مجموعه آسیای مرکزی، قفقاز، شبه قاره، خلیج فارس و ... چگونه رفتار کنیم و چه خط مشیای را اعمال نماییم. در قالب سیاست همسایگی مباحثی از جمله اصول سیاست همسایگی نیز مطرح میشوند. تعدادی از این اصول شاید انتزاعی باشند اما برخی از آنها محصول تجربه کسانی است که سیاست همسایگی داشتند و چون موفقیتآمیز بوده تبدیل به اصل شده است. برخی از این اصول را می توان بدین شرح برشمرد: سیاست همسایگی باید کلان نگر و همهجانبه باشد؛ هارمونی لازم را با رویکرد کلان کشور داشته باشد و ذیل سیاست خارجی کلان کشور تعریف شده باشد؛ متکی بر بهرهگیری از همه ظرفیتهای کشور برای برقراری پیوند با همسایگان به صورت دوجانبه و همچنین پیوند با همسایگان به صورت چندجانبه و به عبارتی در قالبهای منطقهای یا ائتلاف باشد؛ در سیاست همسایگی تجربه نشان داده اولویت با همکارهای اقتصادی است و پس از آن همکاریهای سیاسی، فرهنگی و امنیتی حائز اهمیت هستند(البته این رتبهبندی میتواند بر حسب کشورها و همسایگانشان متغیر باشد) ولی جهت پایدارشدن روابط در بعد سیاسی، فرهنگی و امنیتی روابط اقتصادی لازم است؛ علاوه بر این سیاست همسایگی باید مبتنی بر رعایت تمامیت ارضی خود آن کشور و کشورهای همسایه باشد؛ این امر برای ایران که از تعداد همسایگان زیادی برخوردار است در درجه اول اهمیت قرار دارد. کشورهای همسایه شمالی ما نیازمندند به خلیج فارس راه یابند، کشورهای جنوبی هم به بازارهای شمال نیازمندند. به عنوان مثال آسیای مرکزی توجه بسیاری از کشورها از جمله هند و چین را برانگیخته است. بنابراین توجه به همسایگان برای ایران به دلایل موقعیت جغرافیایی، ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی آن حائز اهمیت است. علاوه بر این، ایران در جایی واقع شده که منابع انرژی یا در خود ایران یا در بخش شمالی و یا جنوبی آن است و بخش مهمی از تأمین انرژی جهان از این ناحیه صورت میگیرد. در نتیجه ایران و همسایگانش اهمیت جهانی پیدا میکنند. مبحث بعدی نیازمندی دو اقتصاد نوظهور مثل چین و هند به انرژی است. در دوره جدید باوجود آنکه امریکاییها به نفت شیل دست پیدا کردند، با این حال اقتصادهای نوظهوری داریم که به انرزی نیاز دارند. نکته بعدی بحث تحریمهاست. اگر قبل از تحریمها ما به همسایگانمان نیاز داشتیم امروزه در شرایط تحریم این مسئله اهمیت بسیار بیشتری مییابد. اگر جمعیت همسایگانمان را درنظر بگیریم، می بینیم که بازار چندصد میلیونی این همسایگان، هم به عنوان بازار مصرف و هم تأمینکننده مواد اولیه نقش ششهای حیاتی برای ما دارند.»
در ادامه این پنل، دکتر
ابراهیم برزگر از دیگر اساتید دانشگاه علامه طباطبایی سخنرانی خود در رابطه با سیاست خارجی با دستمایههای اندیشههای سیاسی ارائه داد. به عقیده وی اندیشههای سیاسی در مراحل بعد میتواند به سیاستگذاری تبدیل شوند. در رابطه با رهبران جمهوری اسلامی نیز به عنوان مثال مقابله با ظلم و عدالتطلبی که یک آموزه فقهی است تبدیل به اصلی در سیاست خارجی می شود. رهبران ما چون افراد مذهبی هستند، اعتقادات مذهبی آنها در تحلیل سیاسی و به دنبال آن در سیاستگذاری و سیاست خارجی آنها ترجمه میشود.
وی در ادامه سخنان خود تصریح کرد رهبران ما ضمن آنکه در تحلیل سیاسی از آیات و روایات قرآنی و اسلامی استفاده میکنند، از اطلاعات و دادههای خبری و تحلیلی روز بهره میگیرند، از تجربه خود نیز استفاده میکنند، استنتاج عقلی هم دارند.
دکتر برزگر ضمن اشاره به اینکه در سیاست همواره دشمنان و دوستانی وجود دارند، افزود دشمنان ما رژیم صهیونیستی و امریکا هستند و دوستان ما همسایگان و بعد کشورهای دوست. امام (ره) از لفظ شیطان برای دشمنان استفاده میکنند. در واقع ایشان قواعد رفتاری شیطان را آنگونه که در قرآن آمده به امریکا تعمیم میدهند.
دکتر برزگر سپس به بحث همسایگان در دیدگاه امام و رهبری پرداخت. به عقیده وی، این امر در دیدگاه امام و رهبری حائز اولویت است. به خصوص در مورد آسیای مرکزی و قفقاز؛ رهبری نسبت به همسایههای شمالی و جنوبی با دو ادبیات عاطفی متفاوت صحبت میکنند. برای همسایههای شمالی تعبیر عاطفی خویشاوند را به کارمی برند که چیزی بالاتر از همسایه است. شاید این امر به عقبه تاریخی آنها بر میگردد که زمانی جزء ایران بودند. دکتر برزگر در پایان تأکید کرد آنچه در رابطه با همسایههای شمالی و آسیای مرکزی مهم است این است که ما باید نیاز آنها را که هویتسازی و دولت ملتسازی است درک کنیم، چرا که اگر این کشورها در تعاملاتشان با ما احساس تهدید هویتی داشته باشند نمیتوانند ارتباط نزدیکی با ما برقرار نمایند.
سخنران بعدی این پنل جناب آقای
محسن پاک آیین سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در جمهوری آذربایجان بود که سخنرانی خود را به تبیین اقتصاد مقاومتی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی در منطقه اوراسیا اختصاص داد. پاکآیین سخنان خود را با استناد به بیانات امام و رهبری در حوزههای مختلف مربوط به روابط خارجی و به خصوص همسایگان پیش برد. خلاصهای از سخنرانی ایشان بدین شرح است: «حضرت امام معتقد بودند در روابط با کشورهای دیگر جهان دشمنیها باید کاهش یابد و بر دوستی تأکید شود. ایشان به مسئولین وقت گوشزد میکردند که اولویت اول ایران در سیاست خارجی باید برقراری روابط خوب با همسایگان باشد و اولویت دوم را نیز برقراری روابط پایدار با کشورهای اسلامی میدانستند.» «اصول و مبانی سیاست خارجی در اندیشه سیاسی رهبر انقلاب نیز منبعث از همان سیاستهای امام خمینی (ره) است. ایشان همانند امام راحل معتقد به برقراری و توسعه روابط با کشورهای جهان بوده و ضمن استثناکردن امریکا و رژیم صهیونیستی، تقویت روابط با کشورهای دیگر را در چارچوب منافع ملی توصیه میکردند. «گشودن چتر دیپلماسی بر همه جهان» و «تمرکزنکردن بر روابط با چند کشور محدود» از دیدگاههای رهبر انقلاب در زمینه سیاست خارجی است که اهمیت روابط با همسایگان را مضاعف ساخت (4 شهریور 1396). توسعه پیوندهای راهبردی با همسایگان در سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی» که در 30 بهمن 1392 از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ گردید مورد تأکید قرار گرفته است. علاوه بر این، وجود اعتماد متقابل در کشورها معمولا موجب ایجاد و تقویت اراده آنها برای توسعه روابط همهجانبه میگردد. در تئوری سیاست همسایگی، پیوند اقتصادی ارتباط مستقیمی با پیوند امنیتی دارد و در واقع حلقه اتصال ایجاد امنیت با همسایگان است که این امر در بیانات رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از فرماندهان و کارکنان ارتش در تاریخ 30/01/1394 مورد تاکید قرار گرفته است. به فرموده ایشان «جمهوری اسلامی برای هیچ کشوری تهدید نیست؛ ما برای همسایههای خودمان هم هیچ وقت تهدید نبودیم، چه برسد به جاهای دوردست... نکته پایانی اینکه همسایگان ایران در حوزه اوراسیا به دنبال مقاوم سازی اقتصاد و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی هستند و تقویت سیاست همسایگی موجب بهرهگیری از ظرفیتهای متقابل سرزمینی بر اساس دیپلماسی برد-برد است. یعنی هم همسایگانمان از ما بهرهمند شودند و هم ما از آنها و اینکه کارها را بر اساس احترام متقابل و همکاری متقابل پیش ببریم. تقویت اعتماد در همکاریهای دوجانبه زمینه همکاری سهجانبه و چندجانبه را فراهم میآورد که میتواند اهداف اقتصاد مقاومتی را محقق سازد. سیاست همسایگی متکی بر ظرفیتهای تکمیلی است. یعنی همسایگان نیازهای خود را در گسترش همکاری با یکدیگر تأمین کرده و در یک محیط امن، اقتصاد خود را مقاوم میسازند. در این بین، همه نهادهای مرتبط با روابط خارجی باید به اهمیت این موضوع توجه نمایند. ضمنا موازیکاری یا رقابت غیرضروری در رابطه با همسایگان میتواند حرکت ما در جهت تقویت سیاست همسایگی را کند نماید.»
سخنران پایانی این پنل، دکتر
سیدرضا موسوی نیا بود که موضوع نظریه همسایگی به عنوان یک گرنداستراتژی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به خصوص در حوزه آسیای مرکزی و قفقاز و تأکید رهبران ایران بر عدم حضور قدرتهای بزرگ در منطقه را ارائه نمود. وی به تبیین مفهوم همسایه و همسایگی و رابطه همسایگی و هژمونی پرداخت. همچنین به سوالات که آیا همسایگی میتواند به عنوان یک استراتزی برای سیاست خارجی کشور باشد یا نه و آیا همه کشورها میتوانند سیاست همسایگی را به عنوان یک گرنداستراتژی برای خود تعریف نمایند یا خیر، آیا چنین امکانی برای ایران وجود دارد، آیا این گرنداستراتژی یک دستور ایدئولوژیک است یا یک الزام ژئواستراتژیک و ژئوکالچر پاسخ داد.
دکتر موسوی نیا اظهار داشت: «روابط با همسایه آغاز سیاست خارجی کشورهاست. روابط با همسایه مقدم بر منطقهگرایی تعریف می شود. اما در دیسیپلین روابط بینالملل توجه کمی به همسایه و همسایگی شده است. لذا برخی روابط امریکا را صورتبندی علمی روابط قدرتهای بزرگ میدانند. از این رو، امنیت بینالملل را امنیت قدرتهای بزرگ و سیاست بینالملل را سیاست قدرتهای بزرگ ارزیابی میکنند. اما همسایگی اتفاقا نقطه مقابل این دیسیپلین قرار گرفته روابط بینالملل را تکمیل میکند، روابطی که از سطح خرد آغاز میشود. یعنی روابط کشورها با یکدیگر موجب منطقهگرایی و سپس منطقهگرایی روابط بینالملل و دیسیپلینی را تعریف میکند. اما مفهوم همسایگی با همسایه متفاوت است. همسایه ناظر بر بعد جغرافیاست. اما همسایگی ناظر بر بعد فرهنگی است که بعد انسانی دارد.»
دکتر موسوی نیا نظریه همسایگی را به معنای جاری شدن قدرت و ظرفیتهای فکری و فرهنگی یک دولت در بیرون از حوزه خود دانست که دارای ویژگیهایی بدین شرح است: کثرت به ذات دارای اصالت است. امنیت هر کشور در گرو امنیت همسایگان است که این ویزگی در نقطه مقابل دیسیپلین روابط بینالملل که امنیت هر کشور را در گرو کاهش امنیت همسایگان تعریف میکند، قرار دارد. در نظریه همسایگی منفعتطلبی، نفوذ، بهرهمندی مادی و پرستیژ وجه مسلط نیست اگرچه وجود دارد. در نظریه همسایگی نفوذ، نفوذِ متقابل است. این نفوذ هم کم هزینه است، هم پرفایده و هم بادوام است و حس امنیت را گسترش میدهد. در نظریه همسایگی مشارکت فی نفسه هدف است، در حالی که در دیسیپلین روابط بینالملل یک وسیله برای برتریطلبی و افزایش قدرت تعریف میشود. اصل اعتمادورزی است نه اعتمادسازی، ضرورت نقشدادن به همسایگان از دیگر ویزگیهای نظریه همسایگی است. در این نظریه هر دولت قدرتمند منطقهای که استقلال و آزادی بیشتری برای دولتهای منطقه خود قائل باشد به همان میزان بیشتر مالک آینده حواهد بود. و بالاخره برخلاف ارزشهای حاکم بر پارادایم دولت ملت بزرگترین نیاز دیپلماسی کشور در نظریه همسایگی نیل به خرسندی و رضایت جوامع کوچک منطقه است. اما معدود کشورهایی هستند که میتوانند نظریه همسایگی را به عنوان یک گرنداستراتژی برای خود تعریف کنند. کشوری میتواند با نظریه همسایگی سیاست خارجی خود را سامان دهد که مرجعیت بالای فرهنگی در منطقه خود داشته باشد، از ظرفیتهای بالای فکری و انسانی برخوردار باشد، تاریخ ممتد اثرگذاری و هدایتگری نسبت به منطقه پیرامون خود داشته باشد و در نهایت از جذابیتهای فرهنگی و تمدنی برخوردار باشد. از این منظر، چین، مصر، ایران و ایتالیا از جمله کشورهایی هستند که مستعد بکارگیری از نظریه همسایگی به عنوان یک گرند استراتژی برای خود هستند. اما چگونه میشود با بکارگیری این گرنداستراتژی به اعتلا یا قدرت دست یافت. این هدف در صورتی محقق خواهد شد که کشورهای پیرامونی به برتری و سیادت یک کشور اذعان نمایند، اما این برتری از طریق ایجاد ترس و هزمونی نیست؛ چراکه در نظریه همسایگی شرط تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای عمل نکردن به مثابه یک قدرت منطقهای است که در نقطه مقابل هژمونی که اغلب بر تقویت مولفههای مادی (از قبیل تقویت قدرت نظامی) تأکید دارد، قرار میگیرد، در اینجا تأکید بر بنمایه اصلی مولفههای فرهنگی است. در این میان، ایران هم به واسطه قدرت فرهنگی و تمدنی خود، وجود اعتماد به نفس برای ایفای چنین نقشی در میان نخبگان و رهبران ج.ا.ایران، فرهنگ اعطاگری ایران در طول تاریخ و به خصوص پس از جمهوری اسلامی، تأکید ج.ا.ایران بر ثبات منطقهای و عدم مداخله قدرتهای بزرگ میتواند همسایگی را به خصوص در منطقه آسیای مرکزی و قققاز عنوان یک گرنداستراتژی تعریف نماید. اگر ما راهبرد همسایگی را به عنوان راهبرد ایدهآل تعریف کنیم، این ایدهآل دستیافتنی است، اما هزمونی به دلیل تعارضات ایدئولوژکی موجود و مزیتهای محدود مادی برای ایران قابل دستیابی نیست. بنابراین، از این زاویه تأکید امام (ره) بر اخوت و تأکید رهبری بر امت اسلامی و همچنین تأکید عدم مداخله قدرتهای بزرگ صرفا یک دستور ایدئولوژیکی نیست، بلکه یک الزام است. مزیت ایران در این است که قدرتهای منطقهای در منطقه نباشند تا انرژی فرهنگی و تمدنی ایران در منطقه آزاد شود؛ در این شرایط ایران میتواند یک ریش سفید منطقهای باشد. برای ایران مهم است که بر همسایگان خود نفوذ داشته باشد اما این نفوذ با عکسالعمل مواجه نشود.
پنل دوم با موضوع «حوزه کارکردی گفتمان سیاست خارجی مقام معظم رهبری در منطقه اوراسیا» با مدیریت جناب آقای دکتر
هادی آجیلی و سخنرانی آقایان دکتر سید رسول موسوی (سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان)، دکتر علیرضا بیگدلی (سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در ترکیه)، آقای محمدرضا فرقانی (سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در ترکمنستان) و همچنین دکتر محمدرضا دهشیری استادیار دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه دنبال شد.
در ابتدای این پنل جناب آقای دکتر
سید رسول موسوی سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان به طرح مباحث خود با موضوع رویکرد مقام معظم رهبری به بحران های اوراسیا پرداخت. موسوی سخنان خود را با تأکید بر اهمیت منطقه آسیای مرکزی و قفقاز در دستور کار وزارت امور خارجه در دوران ج.ا. ایران آغاز کرد. دکتر موسوی در ادامه به یافتههای پژوهش خود که بر اساس جستجوی برخی کلیدواژههای مرتبط با همسایگان و میزان فراوانی آنها در سایت رسمی مقام معظم رهبری، به تبیین دیدگاه مقام معظم رهبری در رابطه با موضوع یادشده پرداخت. کلیدواژه های مورد اشاره وی عبارتند از: همسایه: 692، همسایگان و همسایگی: 376 و هر یک از همسایه های ایران نیز به ترتیب فراوانی در سایت مذکور عبارت بودند از: عراق: 1278، شوروی: 396، روسیه: 131، افغانستان: 462، بحرین: 383، پاکستان: 277، جمهوری آذربایجان: 160، کویت: 141، عربستان: 102، ترکیه: 73، قطر: 34، ترکمنستان: 21، امارات: 17، قزاقستان: 15، ارمنستان: 10، عمان: 6. علاوه بر همسایگان، کلیدوازه های تاجیکستان: ،57 چچن: 9 و قرهباغ: 7 مورد. موسوی در ادامه به تحلیل محتوای این دادههای کمی در سه چارچوب کلان پرداخت. از نگاه وی حوزه نخست اسلام و مسلمین و در کل جهان اسلام و به عبارتی همسایگانی که در چارچوب جهان اسلام قرار می گیرند میباشد که در بیان رهبری در ذیل حمایت بشردوستانه و حمایت از مظلومان مد نظر قرار میگیرد، رده بعدی حوزه تمدنی، زبان فارسی و نوروز است که در این رابطه طبق بیانات رهبری توجه به هویت و اهمیت همگرایی طرح شدهاند، و دسته سوم در حوزه دولت – ملت قابل ارزیابی است که احترام به حاکمیت و استقلال کشورها مورد تأکید قرار گرفتهاند. موسوی همچنین یادآورشد تحلیل محتوای بیانات رهبری نشان میدهد ایشان در هر سه حوزه یادشده صحبت کردهاند که هیچ تعارضی با هم ندارند، برای اینکه هر کدامشان در یک فضای گفتمانی ویژهای مطرح شدهاند که در جای خود استفاده میشود. به عنوان مثال در مورد چچن از مظلوم واقع شدن مردم چچن سخن به میان میآورند ولی وارد بحث تمامیت ارضی روسیه نمیشوند. طبق تحقیق ایشان مقام معظم رهبری در عین صراحت در مواضع اسلامی احترام به حوزه دولت –ملت و روابط همسایگی توجه دارند.
سخنران دوم این پنل آقای دکتر
محمدرضا دهشیری استادیار دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه بود که سخنرانی خود را در باب بایستههای دیپلماسی فرهنگی از دیدگاه مقام معظم رهبری ارائه کرد. دهشیری در این رابطه اظهار داشت بر اساس سخنان مقام معظم رهبری فکر میکنم ایشان در دیپلماسی فرهنگی معتقد به چهار عرصه هستند. بافتار یا کانتکست، ساختار یا استراکچر، کارگزاران و چهارم کارکرد یا فانکشن. در خصوص بافتار ایشان نظرشان این است که اقداماتی که در عرصه دیپلماسی فرهنگی صورت میگیرد باید هم متناسب با شرایط و موقعیت دنیای امروز و هم متناسب با نیازها و ویژگیهای مخاطبان باشد و در این رابطه بر شرایط و الزامات محیطی بر روابط فرهنگی بینالمللی به طور عمده مورد تآکید قرار دادهاند. در خصوص ساختار بر ضرورت وجود یک قرارگاه مشترک و تاکتیکی برای طراحی و سازماندهی فعالیتهای فرهنگی در عرصه بینالمللی در خارج از کشور و بر همکاری و هماهنگی تمامی دستگاههای عامل در فعالیتهای فرهنگی خارج از کشور به ویژه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تأکید دارند. بنابراین نظر ایشان بر انسجام، تمرکز و هماهنگی ساختار و وحدت نظر و عمل مصادر تصمیمگیری در عرصه روابط فرهنگی بینالمللی بوده است. در عرصه کارگزار نظرشان بر این است که نهاد متولی روابط فرهنگی بینالمللی یعنی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بتواند ارتباطاتی با جریانهای موجود در کشورهای دیگر، از جمله با شخصیتهای بومی کشورهای هدف برقرار کند و بتواند با نخبگان جوامع هدف ارتباط نزدیک داشته باشد و از طرف دیگر بتواند به تربیت نیروی انسانی فعال در عرصه فعالیت فرهنگی بینالمللی بپردازد که شامل ویزگیهای زیر باشد: اعتقاد راسخ به منطق نظام و انقلاب اسلامی و مردمسالاری دینی، آگاهی کامل نسبت به این منطق، برخورداری از نگرش و روحیه انقلابی و عنصر دانش و تقوا، داشتن ایمان و مهارت، داشتن هوشمندی و تحرک، برخورداری از عنصر حکمت و درک موقعیت، آشنایی با کشور میزبان و فرهنگ و زبان آنان، داشتن انگیزه، زیرکی و رفتار اسلامی، برخورداری از عقاید صحیح، همت و اراده قوی، سعه صدر در عمل، عامل بودن به آنچه به آن دعوت میکنند و فرهنگی بودن. بنابراین، مقام معظم رهبری تأکید عمدهای به کارسازی و پرورش نیروهای متخصص و صالح در امور فرهنگی بینالمللی داشتند. اما تا جایی که من میبینم بیشتر مباحث ایشان ناظر بر کارکردهاست. یعنی اولویتبخشی به به فرهنگ، تبیین شخصیت فرهنگی خودمان و قدرت معنایی و معنوی ج.ا. ایران، تشریح قدرت معنوی ج. ا. ایران برای جامعه بشریت، تأکید بر فکر و فرهنگ جذاب انقلاب اسلامی در عرصه بینالملل، عرضه تصویری صحیح از انقلاب و نظام اسلامی، تبیین منطق و گفتمان انقلاب اسلامی، ترویج زبان و ادبیات فارسی، مستندسازی تجربیات که در چارچوب مدیریت دانش میگنجد. همچنین اولویت بخشی به کیفیت را مد نظر قرار دهیم و محتوای غنی و مطلوب را در فعالیتهای فرهنگی بینالمللی ارائه کنیم، از منطق و استدلال استفاده کنیم و از خرافه بپرهیزیم، فعالیتهای هنری و نمایشی را با محتوای مناسب و غنی عرضه کنیم، مفاخر فرهنگی و علمی ایران را معرفی کنیم، با مراکز تلویزیونی کشورهای هدف ارتباط برقرار کنیم، موفقیتهای ج. ا. ایران را به آنها نشان دهیم، رفتار احترام آمیز خود را با پیروان سایر ادیان در جمهوری اسلامی ایران منعکس نماییم.
ایشان همچنین بر ضرورت مقابله با چالشهای فراروی دیپلماسی فرهنگی تأکید دارند که از جمله آنها میتوان به این 5 مورد اشاره کرد: تعارضات موجود میان دستگاههای سیاست خارجی و تبلیغات، عدم انجام کار فرهنگی متناسب با ابعاد انقلاب و نظام اسلامی، عدم بهرهگیری مطلوب از ظرفیتهای عظیم موجود برای تبیین پیام انقلاب اسلامی، تلاش استکبار برای مخدوش کردن تصویر انقلاب نظام اسلامی و نکته پایانی تأکید ایشان بر اینکه مبادا فریب برنامههای دشمنان را بخوریم. به اعتقاد این استاد دانشگاه، به نظر میرسد رویکرد مقام معظم رهبری به دیپلماسی فرهنگی یک رویکرد تمدنی است به این معنا که نگاهمان همهجانبه باشد و تنها به یک بعد نپردازیم، از سیاستزدگی پرهیز شود، همچنین از ظرفیتهای بومی تمدن ما برای شناساندن به دیگران استفاده شود.
دکتر دهشیری در ادامه افزود در رابطه با موضوع همسایگان و موضوع اوراسیا مهمترین سخنان مقام معظم رهبری در 29 بهمن 96 قابل ذکر است که فرمودند: «در سیاست خارجی، ترجیح شرق بر غرب، ترجیح همسایه بر دور، ترجیح ملتها و کشورهایی که با ما وجه مشترکی دارند بر دیگران یکی از اولویت های امروز ماست». دیدگاه ایشان را می توان بازی با حاصلجمع غیر صفر یاد کرد یعنی اگر همسایگانمان امن باشند ما امنیت خواهیم داشت و اگر آنها ناامن باشند ما نیز امنیت نخواهیم داشت. یعنی رهبری امنیت را به عنوان امنیت مشترک مد نظر قرار میدهند. بر روی تقویت ثبات، امنیت و توسعه تأکید دارند. معتقدند باید اولویت را به همسایگان بدهیم، بنابراین ایشان اولا بر پیوند بین بافتار، ساختار، کارگزار و فرآیندها و کارکرها تأکید دارند و ثانیا رویکردشان به دیپلماسی ما با همسایگان رویکرد تمدنی و فرهنگی است.
سخنران بعدی پنل دوم دکتر
علیرضا بیگدلی سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در ترکیه بود که به موضوع شناخت اندیشه مقام معظم رهبری در سیاست خارجی پرداخت. بیگدلی در ابتدا یادآورشد اگر ما میدانیم همسایگان ما بسیار مهم هستند، دشمنان ما هم میدانند که برای مثال ترکیه کشور مهمی در سیاست خارجی ماست، بنابراین فشار مضاعفی را بر آنها وارد میکنند، یعنی همسایگان ما به دلیل تعارضی که ما با نظام بینالملل داریم در دردسر هستندو ما باید به عنوان یک کشور همسایه این نکته را مدنظر قرار دهیم.
در دیدگاههای مقام معظم رهبری در رابطه با کشورهای همسایه و به خصوص کشورهایی مثل آذربایجان و ترکیه دو اصل اساسی در راهبردهای کلان داریم. یکی این اصل که همسایگان ما به دشمنان ما نزدیک نشوند و دیگری با ما به عنوان همسایه ارتباط نزدیکی برقرار کنند و ما میبینیم که دشمنان ما در هر دوی این ستونهای راهبردی سیاست خارجی ما در مقابل ما میایستند. بیگدلی ادامه داد باید از یک سیاست همسایگی برخوردار باشیم که در قالب آن سیاست همسایگی، درک متقابلی از همسایگان خود داشته باشیم. وی افزود به نظر من در بیانات مقام معظم رهبری مصالح لازم برای سیاست همسایگی وجود دارد. هرچند سیاست منسجمی در این رابطه تاکنون وجود نداشته اما باید تدوین شود.
در بیانات مقام معظم رهبری اهمیت همسایگی بر اساس دین مبین اسلام مورد تأکید قرار گرفته است که از جمله در خطبههای نماز جمعه و دیدارهای عمومی اظهار داشتهاند. توجه همسایگی در مکتوبات مقام معظم رهبری به عنوان یک سیاست نیز مورد توجه قرار گرفته است. از جمله در ابلاغ سیاستهای کلی نظام در بحث شهرسازی این مفهوم لحاظ شده است. بنابراین میشود این برداشت را کرد که مفهوم همسایگی فراتر از حوزههای اجتماعی است و قابل تعمیم به حوزههای بینالملل هم میباشد. بیگلدلی در باب ویزگیهای همسایه در نگاه مقام معظم رهبری به دستهبندیهای کلی از قبیل دین، اسلام، انقلاب اسلامی به عنوان یک محور کلان، حوزه تمدنی و دولت ملتها اشاره نمود. وی همچننین اظهار داشت مقام معظم رهبری در مواردی از بیاناتش دردسرهای همسایگی را نیز مطرح کردند. از جمله رابطه همسایگی بین اسرائیل و فلسطین و اسرائیل با لبنان و اینکه چگونه اسرائیل موجب آزار همسایگان خود میشود. در ارتباط با همسایگان ما نیز گلایههایی درباره رفتار همسایگان نسبت به جمهوری اسلامی ایران دارند. در واقع بحث همسایگی یک اصالت تام ندارد. به عنوان مثال در ارتباط با ارمنستان نسبت به جمهوری آذربایجان مطرح کردند که ارمنستان برای آذربایجان مزاحمت دارد و اسباب تجاوز است.
وی همچنین اظهار داشت که اهل علم باید از مصالحی که در دیدگاههای مقام معظم رهبری موجود است به چارچوب هایی دست یابند که در قالب سیاست همسایگی به صورت سیاستهای ابلاغی در اختیار دیپلماتها و کارگزاران قرار گیرد. بیگدلی به خصوص در ارتباط با ترکیه خاطرنشان کرد که این کشور به جهت اهمیتی که در جهان اسلام دارد مورد توجه رهبری واقع شده است. ترکیه از جمله کشورهایی است که به شدت تحت تأثیر انقلاب اسلامی قرار گرفته و ده ماه پس از انقلاب در این کشور کودتایی اتفاق افتاد که دقیقا برای مهار انقلاب اسلامی و تأثیر انقلاب اسلامی در آنجا بوده است. این کشور به عنوان حوزه تقابل اسلامگرایی و سکولاریزم در منطقه ما از موقعیت خاصی برخوردار است. در رابطه با این کشور در بیایانات رهبری توصیه به همکاریهای اقتصادی مورد توجه بوده است که تا حدی به رفاه مسلمانان و همچنین به عنوان عاملی برای همگرایی مسلمانان برمیگردد. در ملاقاتهای مرتبط با ترکیه مجموعه مسائل مربوط به فرهنگ از جانب ایشان مورد تأکید قرار گرفته است. از جمله درباره احترام به یکدیگر، ارتباط به فرهنگها، احترام به زبان فارسی به عنوان عامل همکاری مشترک، وحدت اسلامی، تقریب مذاهب، جلوگیری از تلاش تفرقه افکنانه دشمنان و بحث شیعه و سنی به طور مکرر از جانب ایشان بیان شده است.
سخنران پایانی این سمینار جناب آقای
محمدرضا فرقانی، سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در ترکمنستان بود که با عنوان رویکرد فرهنگی تمدنی مقام معظم رهبری به افغانستان و آسیای مرکزی به سخنرانی پرداخت. فرقانی ضمن آنکه هند را از طریق فلات قاره همسایه ایران برشمرد، در ارتباط با 15 همسایه اصلی ایران اطلاعات و دادههای آماری زیر را ارائه نمود: «15 همسایه ایران از نظر جغرافیایی و مساحت نزدیک به 30 میلیون کیلومتر مربع مساحت دارند که بخش عمدهای از خشکیهای کره زمین را تشکیل میدهند، 560 میلیون نفر در آنها ساکن هستند که با احتساب ایران به 640 میلیون افزایش مییابد، 420 میلیون نفر مسلمان هستند و با احتساب جمعیت ایران به 500 میلیون نفر میرسد. 13 کشور از 15 کشور همسایه ما، اسلامی هستند 3 کشور بحرین، آذربایجان و عراق از همسایگان ما با جمعیت اکثر شیعه هستند. به غیر از جمعیت ایران چیزی در حدود 70 تا 75 میلیون نفر از جمعیت همسایگان ما را شیعیان تشکیل میدهند که با احتساب جمعیت ایران در حدود 145 تا 150 میلیون نفر میشود. چهار کشور همسایه ما اروپایی هستند یعنی ترکیه، آذربایجان، ارمنستان و روسیه. 7 کشور عرب زبان هستند، 4 کشور ترکیه، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان زبان ترکی دارند. ما با 13 کشور منطقه دارای همبستگیهای قومیتی و ملیتی هستیم. یعنی ملیتها و قومیتهایی در ایران داریم که با ملیتهای این کشورها همبستگی دارند. از نظر پراکندگی یا کیفیت همسایگان، بزرگترین کشور جهان یعنی روسیه و یکی از کوچکترین و ذرهایترین کشورهای جهان یعنی بحرین در همسایگی ما قرار دارند. همسایگان ما در چهار منطقه جغرافیایی و ژئوپلتیکی مهم دنیا قرار دارند: خاورمیانه، منطقه قفقاز، آسیای مرکزی و آسیای جنوب غربی و ما در تنظیم سیاستهای خود با هر یک از همسایگانمان نمیتوانیم تحولات منطقه جغرافیایی هر یک از آنها را نادیده بگیریم. با احتساب این مناطق تعداد کشورهای منطقهای ما به 28 کشور میرسد. ایران و همسایگانش بیش از 75 درصد از منابع انرژی شناختهشده جهان را در اختیار دارند. حوزه خلیج فارس، حوزه سیبری و حوزه دریای خزر به ترتیب اولین، دومین و سومین حوزههای تأمینکننده انرژی هیدروکربنی جهان هستند که نشاندهنده اهمیت منطقه و همسایگان ماست. با 9 کشور منطقه الفبای مشترک داریم. الفبای عربی و فارسی در 9 کشور رایج است. با این تنوعی که عرض شد سیاستگذاری برای تنظیم روابط با همسایگان یا استراتژی کلی همسایگی هم تهدید است هم فرصت. جمع بین این موارد متنوع، تضادهایی دارد که موجب دشواری کار میشود، به عنوان مثال اشاره شد که تمدن ایرانی میتواند در سیاست همسایگی پایه قرار گیرد، اما این امر تنها در رابطه با کشورهایی مثل افغانستان و آسیای مرکزی امکانپذیر است، چراکه در ارتباط با کشورهای عربی میتواند مورد تناقض و مناقشه باشد. به همین جهت تنظیم یک استراتژی در سیاست خارجی با توجه به این تنوع در ارتباط با کشورهای همسایه بسیار سخت میشود، اگرچه مولفههای بسیار جالبی برای تنظیم روابط هم در اختیار داریم.»
سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در ترکمنستان در ادامه در خصوص رویکردهای مقام معظم رهبری به افغانستان و آسیای مرکزی از تأکید ایشان بر همسایگی به عنوان یکی از پارامترهای مطرحشده و همچنین تمدن مشترک ایرانی یاد کرد و در رابطه چرایی تأکید رهبری در این رابطه ادامه داد: «چراکه در افغانستان و آسیای مرکزی که در گذشته نه چندان دور به عنوان خراسان بزرگ شناخته میشد و بخشی از امپراطوری فارس یا ایران بود عقبه مشترک و اشتراکات تمدنی فراوانی داریم. اما تأکید رهبری بر همسایگی برخاسته از فقه ما و نگرش دینی و اسلامی ماست. کما اینکه در آموزههای اسلامی داریم الجار ثم الدار، اما متاسفانه همسایگی در سیاست خارجی ما مورد غفلت قرار گرفته است. در سالهای 89 و 92 که جشن جهانی نوروز در تهران برگزار میشد مقام معظم رهبری در دیدار با رهبران این کشورها بر اهمیت اشتراکات فرهنگی از جمله نوروز تأکید داشتند ... در آسیای مرکزی و افغانستان شهرهای بزرگی داریم که زمانی پایگاه اصلی تمدن فارس و تمدن ایرانی بوده است. شهرهای هرات، سمرقند، بخارا، خیوه، خجند، کهنه اوگنج از جمله شهرهای مهم و مراکز علمی ایران قدیم است که در حال حاضر در این کشورها قرار دارد. شخصیتها و مشاهیر علمی، ادبی و فرهنگی فراوانی از این کشورها همچون ابوعلی سینا، ابوسعید ابوالخیر، شیخ نجمالدین کبری، ابوالحین سرخسی، رودکی، کمال خجندی و خواجه عبدالله انصاری داریم که امروزه به آنها افتخار میکنیم، شخصیتهایی که میتوانند وجه مشترک ما با این کشورها باشند و ما میتوانیم از این اشتراکات بهرهبرداری کنیم.»
آقای فرقانی تأکید کرد برای این کشورها صحیت از حوزه تمدنی جذاب است و از آن استقبال هم میکنند اما این کشورها نسبت به طرح موضوعات مذهبی واگرایی دارند و در صورت طرح این مسائل به ما به دیده شک و تردید مینگرند. متأسفانه استفاده از این بعد در روابط با افغانستان و اسیای مرکزی، از نقاط ضعف سیاست خارجی ما بوده است. اما از آنجایی که سیاست خارجی ما منحصر به منطقه مذکور نیست باید ظرافتهای خاصی را برای تنظیم سیاست خارجی خود در نظر بگیریم. اگر ما در طول 40 سال گذشته روابطمان با همسایگان را به گونهای تنظیم میکردیم که میتوانستیم محور همگرایی با آنها باشیم، شاید امروزه با مشکلات سیاسی و اقتصادی فعلی مواجه نبودیم و شاید امروز تحریمهای امریکا و متحدانش در اروپا نمیتوانست به گونهای که امروز بر ما تأثیر نهاده، موثر باشد. اگرچه ما همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند با اقتصاد مقاومتی میتوانیم تحریمها را پشت سر بگذاریم اما باید توجه داشت که در همین اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری مبتکر این نظریه بودند بعضی از کشورهای منطقه بهتر از ما عمل کردهاند.
در پایان دکتر سید رسول موسوی در پاسخ به یکی از سوالات در رابطه با تاجیکستان و اینکه چرا با وجود تلاشهای سازندهای که ایران در جنگ داخلی تاجیکستان داشت امروزه شاهدیم که تاجیکستان در اظهارات رسمی از ایران را به عنوان عامل بیثباتی و حمایت از تروریسم نام میبرد، صرف نظر از عوامل خارجی که واقعا در تاجیکستان کار کردند به سه اشتباه عمده از سوی دولت تاجیکستان، ج.ا. ایران و نهضت اسلامی تاجیکستان اشاره نمود و همگی را برآمده از عدم توازن دانست. به عقیده وی اشتباه دولت تاجیکستان این بود که وقتی در جنگ داخلی پیروز نشد صلح را مبنا قرار داد که همه چیز را در اختیار بگیرد و پیروز شود که این امر به حذف همه نیروها انجامید؛ نهضت اسلامی هم اشتباه کرد چون فکر کرد وارد صحنهای شده که همه چیز تمام شده و دعوا بر سر پست و مقام است و بعد هم با فوت آقای نوری مشکلاتی در درون نهضت اتفاق افتاد؛ ایران هم دچار عدم توازن شد، چون فکر کرد با موافقت صلح همه چیز تمام شده و تمام تخممرغها را در سبد دولت تاجیکستان قرار داد و نهضت اسلامی را به فراموشی سپرد. اما الان عامل خارجی (پول عربستان) هم در سیاست تبلیغی تاجیکستان اثر گذاشته است.
تهیه و تنظیم گزارش: رقیه کرامتی نیا، دانش آموخته مطالعات روسیه، دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران